پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
داستانهای کوتاه ( برادران گلدشتین )
نوشته شده در شنبه 1 خرداد 1390
بازدید : 646
نویسنده : پرویز طهماسبی
برادران گلدشتین

دو گدا در یکی از خیابان های شهر رم کنار هم نشسته بودند. یکی از آنها صلیبی در جلو خود گذاشته بود و دیگری ستاره داوود. مردم زیادی که از آنجا رد می شدند به هر دو نگاه می کردند ولی فقط تو کلاه کسی که پشت صلیب نشسته بود پول می . کشیشی که از آن جا رد می شد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیب نشسته پول می دهند و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمی دهد. رفت جلو و گفت: ....


:: موضوعات مرتبط: دانستنیها , ,
:: برچسب‌ها: برادران گلدشتین , داستانهی کوتاه , گدا , صلیب ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد